صبح رفتم پلیس فتای مرکز اصلی تهران شکایتمُ نوشتم و مدارک که همون کامنتا و اطلاعات آیپی هاشون و دوتا وبلاگایی بود کِ قبلا ساخته بود مزاحم قبلیم بهشون هم نشون دادم هم پرینتشو گرفتم دادم. باقیش دست خودشونو میبوسه کِ باید یکاری کُنن تا از شر مزاحم جماعت خلاص بشیم.والا میخوام ببینم پلیس فتا حواسش به همه چی هست یعنی چی :/
دیگه اومدم خونه فعلاً پهن شدم تو جام بقیه ام رفتن بیرون الان من و اِلی هستیم فقط ، منم کِ خسته ام موندم چطوری تمرینایِ زبانمو اوکی کنم!!!
بلاخره اون 5 تا سوال انقلابم از بچه ها گرفتم ، زورشون میومد جواب منو بدن اونوقت برای ارائه چپ و راست به من پیام میدادن تازه ناراحتم بودن :/ خوبه اصل کار و من انجام دادم :| اونا مثل مجسمه جاشون میشستن.
الانم کتاب دفتر زمانمو آوردم کنار لب تاپ تا مشغول انجام کارام بشم. همینجوریش تنبل بودم حالا روزه ام میگیرم دیگع هیچی رسماً مغزم در طی روز قُفله :))
پ.ن: 5 واحدم پاس شدم با 20 ، فقط 13واحد دیگه مونده تا فارغ التحصیلی اصلیم!
پ.ن: عکسشو دیدم ، کل صورتشو تراشیدهِ (منظورم ریش و سیبیله) قیافه اش کُپی برابر داداشش شُدهِ و من چقدر بدم میومد از این کِ شبیه کسی بشه :/ البته الان دیگع به من مربوط نیست :)
پ.ن: قالب فعلیمو دوست میدارم با حال و هوایِ گُل گُلی ^.^
برچسب : نویسنده : 7nikli9 بازدید : 147